- تب سنج
- آلتی که مقدار تب بیمار را بر اساس زیادت و نقصان حرارت بدن معین کند، حرارت سنج
معنی تب سنج - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
وسیله ای جهت اندازه گیری وزن مایعات
آلتی برای اندازه گیری وزن مخصوص مایعات، هیدرومتر
پیرومتر، دستگاهی برای اندازه گیری درجۀ حرارت شدید، آذرسنج
ادب آموز معلم ادب، شاگرد
آلت جهت اندازه گیری قوه تنفس ریه
آکسلراتومتر
اکلیمتر
عصب سنج، چکش گونه ای که طبیبان بر زانوی بیماران میزنند
میزان الرطوبه، رطوبت سنج
آبزن، ظرف بزرگ فلزی، چینی یا سفالی که در آن بدن خود را شستشو دهند، حوض کوچک، وان، آب شنگ، آب سنگ
شکیب سنج آنکه شکیبایی دیگری را بیازماید
آن که طرب را سنجد و آزمایش کند
مبتلا به غم، غمدیده، غمزده
خاموش، ساکت
میزان الرطوبه
غمگین، غم دیده
آلت برای اندازه گیری قوۀ تنفس ریه یا اندازه گرفتن گنجایش شش ها، دستگاهی که با آن حجم هوای شش ها اندازه گیری می شود، اسپیرومتر
آبزن آبسنگ آبشنگ
پارسی تازی شده پوشنگ از شهرها
بسیار کرشمه کردن
خشکی پوست صورت
خشکی پوست صورت، لکه ای که در چهرۀ انسان پیدا می شود، کک مک، کلف